سهم و نقش پررنگ کمانچه را در اجرا و بقای موسیقی سنتی و مقامی ایران نمیتوان انکار کرد. تمام اساتید موسیقی ایرانی به اتفاق معتقدند که بعد از تار، کمانچه مهمترین ساز ملی ایران است. صدای خشدار و به اصطلاح “تو دماغی” کمانچه، قرنهاست که بخشی از هویت موسیقی سنتی ما را تشکیل میدهد و چه در تکنوازی و چه در گروهنوازیها، جایگاه بخصوصی را به خود اختصاص داده است. چنانکه به اعتقاد برخی، اگر در قطعهای که با مجموعهای از سازهای ایرانی نواخته میشود، بخش مربوط به کمانچه به درستی اجرا شود، آن موسیقی خوشصدا خواهد بود و عکس آن نیز صادق است. کمانچه را چه سوزناک بنوازند و چه شاد، انگار که نغمهاش روایتگر تاریخ این سرزمین است و از تلخوشیرین فرهنگ و زندگی مردمان آن میگوید. قصهای شنیدنی که به آسانی در روح و جان هر شنوندهای رخنه میکند و بر دل مینشیند.
تاریخچه کمانچه
کمانچه را تکاملیافته رباب میدانند. در تصاویر کتاب موسیقی کبیر ابونصر فارابی، نشانههایی از سازی مشابه کمانچه است که از آن بعنوان رباب نام برده شده است. در واقع رباب همان نام عربی کمانچه است. البته سازی که در آن دوران نواخته میشده دو سیم داشته که بعدها به سه سیم افزایش یافته و کمانچه رایج امروزی نیز چهار سیم دارد. مرحوم روح الله خالقی نیز کمانچه را تکاملیافته رباب میداند و در کتاب “سرگذشت موسیقی ایران” به این مسأله که از دوران صفویه به بعد، کمانچه به یکی از ارکان اصلی موسیقی ایرانی تبدیل شد اشاره میکند.
البته این ساز ایرانی از گذشتههای دور، در فرهنگ موسیقی اقوام مختلف ایرانی به اشکال مختلف وجود داشته است. کمانچههای ترکمنی، لری، آذربایجانی، کمانچه محلی کرمانجی، بختیاری،… هر یک با ویژگیهای خاص خود، متعلق به فرهنگ و هنر یکی از اقوام کهن هستند.
ساختمان و اجزا کمانچه
اجزای ساز کمانچه شامل: کاسه و پوست، خرک، دسته، شیطانک، سرپنچه، گوشیها، سیمها، سیمگیر و پایه هستند.
قسمت اصلی ساز کمانچه را کاسه آن تشکیل میدهد. کاسه را “کاسه طنینی” یا “کاسه رزنانس” نیز میگویند، چون تشدید صدای ساز در آن اتفاق میافتد و شرایط آن در خروجی صوت ساز بسیار تأثیرگذار است. چگونگی کاسه از نظر چوب (چوب توت، گردو و افرا مرسوم هستند)، اندازهگیریها (قطر کاسه و ضخامت چوب) و شکل آن، مسألهای تثبیتشده نیست و امروزه انواع آن را میسازند. اما بطور کلی، کاسهها به دو شکل “کروی” یا “مخروط ناقص” ساخته میشوند.
کاسه کروی خود به دو روش ساخته میشود: روش یک تکه، که روش قدیمی ساختن کاسه است. در این روش کاسه بصورت یکپارچه از تنه بزرگ درخت تراشیده و درون آن خالی میشود. نتیجه این روش، کاسهای نسبتاً سنگین است که چرخش کمانچه را حین نواختن سخت میکند. روش دیگر، روش چند تکهای (ترکهای) است که در آن، ترکههای خمیده چوب را در کنار هم میچسبانند تا کاسه کمانچه شکل بگیرد. معمولاً کاسهای که به روش چند تکهای ساخته میشود سبکتر است و سبکی ساز برای نواختن تکنیکهای سریع یک مزیت محسوب میشود.
کاسههای مخروط ناقص نیز اکثراً پشتباز ساخته میشوند که باعث میشود صدای پرقدرتی از ساز خارج شود. همچنین این کاسهها سبکتر هستند، بنابراین به نوازنده امکان چرخاندن سریع کمانچه حین نواختن قطعات خاص را میدهد. کمانچههای پشتباز در غرب ایران و در استانهای لرستان و چهارمحال و بختیاری بسیار متداول هستند و حتی به آنها “کمانچه لری” نیز گفته میشود.
بر روی دهانه کاسه کمانچه پوست کشیده میشود، که این پوست معمولاً پوست دل گاو، پوست ماهی،… است. سپس خرک (که از جنس چوب است) مابین سیمها و پوست قرار میگیرد و با فشار سیمها در جای خود ثابت میماند. خرک صدای حاصل از ارتعاش سیمها را به داخل کاسه تشدید هدایت میکند.
دسته کمانچه که معمولاً از چوب گردو ساخته میشود، پل ارتباطی بین کاسه و سرپنجه (محل قرار گرفتن گوشیهای کوک ساز) است. قطر دسته از بالا به سمت کاسه قدری کاهش مییابد و زاویه اتصال آن به کاسه از عوامل تأثیرگذار در صدای کمانچه است. دسته کمانچه پردهبندی (دستانبندی) ندارد و از این رو نوازنده کمانچه باید با تمرین بسیار، مهارت خود را در یافتن صداها بالا ببرد. گاهی اوقات دسته و یا سطح بیرونی کاسه را با صدف طبیعی یا استخوان تزیین میکنند. سرپنجه، محل قرار گرفتن گوشیهای کمانچه و رسیدن سیمها به گوشیهای چهارگانه است. سرپنجه نیز از جنس چوب است و بخش انتهایی آن که به آن صراحی یا تاج میگویند صرفاً جنبه زیبایی دارد و در صدادهی ساز بیتأثیر است.
در انتهای پایینی کمانچه، بخشی فلزی به نام سیمگیر قرار دارد که سیمهای کشیده شده بر روی ساز از یک سمت به آن وصل هستند. پیچهای کوچکی تحت عنوان “تاندون”ها بر روی سیمگیر قرار گرفتهاند که اجازه تغییر بسیار جزیی کوک هر سیم را به نوازنده میدهند. پایه کمانچه نیز میلهای فلزی و عمودی در قسمت سیمگیر است که بسته به موقعیت فرد حین نوازندگی، بر روی پای نوازنده و یا بر روی صندلی یا زمین قرار میگیرد تا تعادل لازم برای نواختن کمانچه و اجرای تکنیکهای مختلف آن از جمله چرخاندن ساز برقرار شود.
سیر تحول کمانچه
کمانچه از گروه سازهای زهی-آرشهای است. به اعتقاد مورخان و زبانشناسان، نام کمانچه نیز در واقع از “کمانه” یا همان وسیلهای که این ساز را با آن مینواختند (که در زبان فرانسوی به آن آرشه میگویند) گرفته شده است. اما از تغییرات مهمی که طی زمان در ساختار این ساز اصیل و قدیمی بوجود آمده است، پیش از هر چیز میتوان به افزوده شدن به تعداد سیمهای آن اشاره کرد. ربابی که در آثار باقیمانده از قرن چهارم هجری دیده میشود تنها دو سیم داشته است، که به مرور سیم دیگری نیز به آن اضافه میشود. با ورود ویولن به ایران، سازندگان کمانچه از این ساز غربی الگو گرفته و سیم چهارم را نیز به کمانچه افزودند. از دیگر تغییراتی که بواسطه الگو گرفتن از ویولن در کمانچه پدید آمد، افزوده شدن تاندونها (پیچهای ریز تغییر کوک به میزان اندک) و اضافه شدن قوسی است که در محل اتصال دسته به کاسه، باعث استقرار بهتر دسته و استحکام ساز میشود.
تأثیر دیگر مطالعه و بررسی سازهای آرشهای غربی در دهههای اخیر، اقدام سازندگان سازهای ایرانی به ساختن کمانچههایی با محدوده صوتی بمتر بود. کمانچه در حالت معمول، حدود سه اکتاو محدوده صوتی دارد که طیف نتهای معمولی و زیر را (از نظر بمی و زیری) در بر میگیرد. اما کمانچه آلتو نسبت به کمانچه معمولی دو و نیم پرده و کمانچه باس نسبت به آن یک اکتاو بمتر صدا میدهند. شاید در گذشته میشد کمانچه را تنها در کنار سازهایی مانند تنبک یا تار متصور شد، اما در سبک امروزی کمانچهنوازی شاهد دونوازی دو کمانچه (برای مثال یکی معمولی و یکی آلتو، و یا حتی دو کمانچه معمولی با خطوط متفاوت ملودی) نیز هستیم که اتفاق جدیدی را در موسیقی ایرانی رقم میزند.
نوازندگان تأثیرگذار
از نوازندگان قدیمی کمانچه که از نوازندگی آنها نمونههای ضبط شده باقی مانده است میتوان به باقرخان رامشگر، حسین خان اسماعیل زاده و صفدر خان اشاره کرد. در اوایل قرن چهاردهم خورشیدی، زمانی که ویولن بعنوان یک ساز زهی-آرشهای غربی به ایران و موسیقی ایرانی راه یافت، استقبال از آن فراوان بود و باعث شد تا برای یک دهه، حضور کمانچه در عرصه عمومی هنر موسیقی ایران قدری کمرنگ شود. اما بار دیگر، با توصیه و تشویق روح الله خالقی، فردی به نام علی اصغر بهاری، نوای آشنای کمانچه را به گوش مردم رساند و سالهای بعد با تربیت شاگردانی زبده که خود به اساتید این ساز تبدیل شدند، باعث شد تا دوره رکود کمانچه بگذرد و این ساز به فراموشی سپرده نشود. از این رو، علی اصغر بهاری را میتوان از مهمترین افراد اثرگذار بر سرگذشت کمانچه دانست که تمام کمانچهنوازان شاخص عصر فعلی به نوعی شاگردان مکتب او هستند.
از شاخصترین و تأثیرگذارترین کمانچهنوازان معاصر میتوان به این افراد اشاره کرد: داوود گنجهای، محمد مقدسی، علی اکبر شکارچی، مهدی آذرسینا، درویشرضا منظمی، هادی منتظری، سعید فرجپوری، اردشیر کامکار، کیهان کلهر…
منم همین نظر رو دارم
بی شک, تمام نوازندگان معاصر و امروزی ایران, مدیون راهنمایی های استاد فقید محمدرضا لطفی هستند.
سلام،
دوست عزیز، بدون شک استاد لطفی حق بزرگی به گردن موسیقی ایران زمین دارند…روحشون قرین رحمت…
موفق باشید
فروشگاه اینترنتی ساز ۲۴
اولین مرجع تخصصی بررسی و فروش ادوات موسیقی در ایران
https://t.me/saaz24channel
https://www.instagram.com/saaz24com
روحش شاد …