تار و سه تار دو ساز اصیل و صاحب اعتبار، هر دو برخاسته از سرزمین ایرانیان، و هر دو ساخته شده از مصالح طبیعی هستند. بجز شباهت نام این دو ساز ایرانی، که در آنها کلمه “تار” به معنی رشته یا “سیم” است، در ساختمان و سبک نواختن و صدای این دو ساز نیز شباهتها و البته تفاوتهایی قابل اشاره وجود دارد. شباهتهای موجود باعث میشود که اغلب اوقات نام این دو ساز در کنار هم آورده شود و نوازندگان بسیاری را شاهد باشیم که هم تار مینوازند و هم سه تار. تفاوتهای موجود ممکن است این سوال را برای یک هنرجو پیش بیاورد که نواختن کدامیک سختتر است؟ بر همین اساس کدامیک برای شروع یادگیری موسیقی مناسبتر است؟ در ادامهی این مقاله، به توضیحات بیشتری در رابطه با شباهتها و تفاوتهای تار و سهتار و خصوصیات هرکدام از آنها پرداخته شده است تا در نهایت خود هنرجو بتواند با شناخت بدست آمده و با مقایسه بین این دو ساز، به انتخاب مناسب خود برسد.
تاریخچه و پیشینه
شوربختانه تاریخچه دقیقی درباره منشاء این دو ساز وجود ندارد، اما میتوان به استناد یافتههای تاریخی و روایات گفت که بدون شک تار و سه تار متعلق به ایران و در کل سرزمینهای آریایی هستند و بر اساس آثاری که از آنها در اشعار و نگارههای قدیمی باقی مانده، برای نمونههای باستانی سه تار قدمتی چند هزار ساله و برای تار دستکم پانصد سال قدمت تخمین زده میشود. تار در دورههای پیشین، خصوصاً دوره قاجار، ساز غالب موسیقی ایرانی بوده است. البته سازهای تار و سه تار امروزی نسبت به آنچه در گذشتهها وجود داشته است دستخوش تغییرات متعددی در جهت بهبود ساختار و صوت شدهاند. شاید برایتان این سوال پیش آمده باشد که چرا سه تار چهار سیم دارد؟ یکی از مهمترین تغییرات بوجود آمده در ساختار سهتار، اضافه شدن سیم چهارم به این ساز است (از نظر تاریخی چهارم، و از نظر موقعیت سومین سیم با شمارش از پایین به بالا) که به روایت از استاد ابوالحسن صبا، درویشی به نام مشتاق علی شاه اقدام به این کار کرده است (به همین دلیل این سیم به “سیم مشتاق” معروف است). به دنبال آن در دهههای بعد، تار نیز توسط درویش خان، از پنج سیمه بودن به شش سیمه بودن درآمد (سیم پنجم به آن اضافه شد) تا تکمیل گردد و توقعات نوازندگان آن دوره را برآورده کند.
صنعت و ساختمان ساز
تار و سه تار هر دو از دسته سازهای زهی زخمه ای (یا زهی مضرابی) به حساب میآیند، با این تفاوت که سه تار با ناخن (انگشت سبابه دست راست) نواخته میشود اما تار را بوسیله یک مضراب فلزی که بخش انتهایی آن از موم عسل طبیعی ساخته میشود (تا به تناسب راحتی دست نوازنده تغییر شکل دهد) مینوازند. هر دوی این سازها به نوعی ریشه در ساز ایرانی و باستانی بربت (که بعدها “عود” اعراب و “لوت” اروپاییها از روی آن ساخته شد) دارند، به این معنا که از یک کاسه تشدید صوت (کاسه رزنانس)، یک دسته (شامل بخشی اصلی و سردسته) و سیمهایی که بر روی دسته و کاسه کشیده شدهاند بعنوان اجزای اصلی تشکیل میشوند.
در تار امروزی شاهد شش سیم بصورت جفت هستیم که هر دو سیم مجاور اکثر اوقات مشابه هم کوک میشوند، سه تار امروزی نیز چهار سیم دارد. حالت امروزی سه تار را از لحاظ شیوه پردهبندی و کوک شبیه به تار میدانند، گرچه تعداد پردهها در سه تار ۲۶ (یکی از پردهها زیر شیطانک بسته میشود) و در تار ۲۸ تا است. محدوده صوتی ای که بر گستره سیمهای هر دو ساز قابل اجرا است حدود دو و نیم اکتاو است. جالب است بدانید که در گذشته این باور وجود داشته که صداهای بیش از حد زیر یا بم، با طبع انسان در تضاد است و باعث ایجاد تشویش و اضطراب یا خستگی و افسردگی میشود، و محدوده صوتی سازهای تار و سه تار را بر همین اساس در یک رنج سه اکتاوی (حدوداً رنج صدای انسانها) که مطبوع تلقی میشده تنظیم کردهاند. استاد محمدرضا لطفی ساز تار را از نظر وسعت و بیان شایسته برای اجرای موسیقی ایرانی از همه سازها کاملتر میداند و بدنبال آن به سه تار بعنوان کاملترین ساز ایرانی بعد از تار اشاره میکند.
تفاوتهای ساختاری تار و سه تار باعث اختلاف در شکل و ابعاد و به تبع آن، تفاوت در صدای این دو ساز میشود. نخستین تفاوتی که به چشم میآید، شکل و اندازه کاسه است. کاسه تار دو بخش شبیه به دو دل روبروی هم دارد که سطح رویی آن باز است و بر رویش پوست کشیده میشود. بخش بزرگتر را “کاسه” و بخش کوچکتر را “نقاره” مینامند. در مقابل، کاسه گلابیشکل سه تار فقط یک بخش دارد (تماماً از جنس چوب، پوستی بر روی آن کشیده نشده است) و کوچکی آن باعث ظرافت و سبکتر بودن سه تار نسبت به تار میشود. دسته تار نیز نسبت به دسته سه تار قدری پهنتر است. در بالای دسته تار جعبه گوشی وجود دارد که گوشیهای نسبتاً بزرگ جهت کوک کردن سیمها در آن قرار دارند، اما سه تار فاقد جعبه گوشی است و گوشیهای چهارگانه آن، در انتهای دسته به خود آن متصل هستند. مجموعه این تفاوتها باعث میشود تار نسبت به سه تار سنگینتر باشد و صدایی حجیمتر و طنینی بمتر داشته باشد.
تکنیک نوازندگی
همانگونه که گفته شد تار و سه تار در اجرا از نظر ابزار مضرابزنی متفاوت هستند. استفاده از ناخن در نوازندگی سه تار، صدایی لطیفتر نسبت به تار که آن را با مضراب فلزی مینوازند ایجاد میکند. در رابطه با تکنیک نوازندگی، تقریباً تمام تکنیکهای نوازندگی تار و سه تار مشابه است. تنها تفاوتی که میتوان به آن اشاره کرد، شیوه مضراب راست و چپ جابجا در این دو ساز است. در نوازندگی تار مضراب عادی یا راست، زخمهای است که از بالا به پایین بر سیم وارد میشود و مضراب چپ مضرابی است که از پایین به بالا بر سیم فرود میآید. در نوازندگی سه تار، درست عکس آنچه بر روی تار اتفاق میافتد برقرار است، یعنی مضراب راست سه تار از پایین به بالا، و مضراب چپ از بالا به پایین اجرا میشود.
صدا و جنبههای روحی آن
همانگونه که انتظار میرود، ابعاد کوچکتر و ظریفتر سه تار نسبت به تار، موجب میشود صدای ملایمتری داشته باشد. صدای سه تار زنگدار اما لطیف و کمحجم است. حجم صدای سه تار برای اجراهای زنده و گروهی (لااقل بدون استفاده از تکنولوژیهای امروزی) کافی نیست، از همین رو از گذشته تا به امروز، سه تار را سازی برای خلوت و تنهایی هنرمند میشناسند. شاید بهترین توصیف از سه تار، نظر استاد ابوالحسن صبا درباره این ساز باشد که گفته است: “سه تار سازی است که برای یک نفر کم و برای دو نفر زیاد است”. تار اما در مقابل، صدایی غنی و پخته و به مراتب بلندتر از سه تار دارد. صدای پرقدرت تار، استفاده از آن را در گروهنوازیها عملی میکند.
تار بهتر است یا سه تار؟
برخی معتقدند که اگر نوازندهای ابتدا تار را یاد بگیرد، بعدها سهتار را بهتر خواهد نواخت. برخی دیگر معتقدند که سه تار شروع آسانتری است. به نوآموزان موسیقی توصیه میشود که سلیقه خود را معیار اصلی انتخاب بین این دو ساز یا هر دو ساز دیگری قرار دهند. هیچ سازی نسبت به ساز دیگر برتری ندارد. اگر صدای سازی را دوست میدارید و مایل هستید خودتان را در مقام نوازنده آن ساز ببینید، آن ساز برای شما “بهتر” یا مناسبتر است. فراموش نکنید که تنها نوازندهای موفق خواهد بود که با ساز خود ارتباط خوبی برقرار کند، و زمانی که این ارتباط بوجود بیاید، هم شخص نوازنده و هم مخاطبین وی از نوای دلنشین یک ساز لذت خواهند برد.