تعداد واژههای مصطلح در موسیقی ایرانی کم نیست. بعضی از این اصطلاحات مختص موسیقی ملی ما ایرانیان هستند، اما برای اغلب آنها میتوان در فرهنگ موسیقی غربی معادلهایی یافت یا دستکم مفهومی مشابه پیدا کرد. چرا که در نهایت تمام آنچه در موسیقی اتفاق میافتد، برگرفته از یک زبان فراگیر و مشترک است. زبانی که از طریق اصوات با روح انسانها ارتباط برقرار میکند و محدودیت جغرافیایی و ملیتی ندارد. دو اصطلاح “راست کوک” و “چپ کوک” نیز از این قائده مستثنی نیستند. این دو اصطلاح ایرانی، در واقع به مفهوم بمی یا زیری صدای ساز یا خواننده اشاره دارند. اما چرا “راست” و “چپ”؟ در ادامه به توضیح این موضوع خواهیم پرداخت.
ریشه عبارات
در دوره قاجاریه اتفاقات مهمی در زمینه گردآوری و تدوین نواها و نغمه های بومی ایرانی رقم خورد. تقسیمبندی موسیقی ایرانی از حالت مقامی به حالت دستگاهی درآمد و ردیفها به همت بزرگانی مثل علینقی وزیری مکتوب شدند. گفته میشود دو عبارت راست کوک و چپ کوک نیز احتمالا از زمان قاجار مصطلح شده است. ریشه این اصطلاحات به شیوه نواختن سازها در آن دوره برمیگردد. در گذشتهها سازهای دستاندار (پردهبندی شده) مانند سه تار را هنگام نواختن به گونهای در دست میگرفتند که دسته ساز رو به بالا قرار داشته و در این حالت سیمهای بالایی ساز که صدای بمتری تولید میکنند در سمت راست و سیمهای پایینی که صداهای زیرتر را تولید میکنند در سمت چپ دسته قرار میگرفتند. از این رو، زمانی که با سیمهای بم مینواختند آن را “راست کوک” و زمانی که با سیمهای زیر مینواختند به آن “چپ کوک” میگفتند.
تفاوت راست کوک و چپ کوک
همانگونه که گفته شد، اصطلاحات راست کوک و چپ کوک ابتدا روی سازهایی مثل تار و سه تار تعریف شد. ولی به مرور و به واسطهی اینکه نوازندگان این دسته سازها میخواستند همراه با نوازندگی بخوانند و یا خوانندهای را با ساز همراهی کنند، این عبارتها به نوع صدای خوانندگان نیز اطلاق شد. بنابراین در موسیقی ایرانی به خوانندگانی که در محدوده نتهایی منطبق بر نتهای بمِ یک ساز آواز میخوانند “راست کوک” و به آنهایی که در محدوده زیر (نت های بالا) آواز میخواندند “چپ کوک” گفته میشود. در موسیقی غربی، دستهبندیهای متعدد مشخصی برای محدوده صوتی سازها و خوانندگان وجود دارد که صدای خانمها را به چند دسته و صدای آقایان را نیز به چند دسته تقسیم میکند. اما در موسیقی ایرانی، بر مبنای این دو اصطلاح میتوان گفت که بطور معمول صدای خانمها و کودکان “چپ کوک” و صدای خوانندگان مرد “راست کوک” تلقی میشود، مگر در موارد استثنا! منظور این است که آقایانی را که با صدای زیر میخوانند نیز ممکن است چپ کوک و خانمهایی را که با صدای نسبتاً بم میخوانند راست کوک بگویند.
مایههای چپ و راست
در رابطه با مایه (تنالیته) نیز از دو اصطلاح راست کوک و چپ کوک استفاده میشود. مایههای مختلف را بر مبنای نت مبدأ به دو دسته چپ و راست تقسیم میکنند. مایههایی را که نت آغازگر آنها بر روی سیمهای بم سازی مانند سهتار قرار میگیرد راست کوک یا “مایهی راست” و آنهایی را که از نتهای واقع بر روی سیمهای زیر آغاز میشوند چپ کوک و یا “مایهی چپ” میگویند. به تناسب این موضوع، میتوان گفت اگر قطعهای در یک مایه راست کوک نواخته شود (نت مبدأ آن در محدوده راست کوک قرار بگیرد)، یک خواننده راست کوک از پس همخوانی با آن به راحتی برمیآید و اگر در مایه چپ کوک بنوازیم (نت مبدأ آن مایه در محدوده راست کوک قرار بگیرد)، خوانندهای که صدای چپ کوک دارد میتواند به آسانی با ساز همراهی کند. بنابراین به روایتی دیگر، به کار بردن یکی از این دو اصطلاح دربارهی یک مایه به این مسأله اشاره دارد که آن مایه برای یک خواننده بر اساس ساختار صدایش (راست کوک یا چپ کوک بودن) مناسب است یا خیر، بعبارتی مشخص میکند که آیا خواننده میتواند از عهده اجرای تمامی نتها در محدوده آن مایه بربیاید یا خیر.
برای مثال مایه شور را بر پایه نت سل یا لا یا سی، معمولاً روی سیمهای کلفتتر سه تار (سیمهای بالاتر) که باعث میشود با محدوده بمتری از نت ها سر و کار داشته باشیم آغاز میکنند، بنابراین به آن شور راست کوک میگوییم، اما شور دو یا ر یا می بر سیمهای پایینی (چپ کوک) نواخته میشود و بنابراین به آنها شور چپ کوک میگویند. شور فا را نیز معمولاً راست کوک مینوازند.